
تبلیغ دینی در متاورس
-
ادمین هدی
-
13 بهمن 1401
سهم من از ذهن دیگران چقدر است؟ این سوال را مقدمه ورود به یکی از مباحث این روزها یعنی دین در دنیای متاورس و موضوع این مقاله یعنی تبلیغ دینی در متاورس قرار دادیم چراکه اساسا خروجی نهایی هر تبلیغی همین است. یعنی مبلغ وقت و هزینه خود را صرف میکند تا سهمی از ذهن مخاطب داشته باشد. اما اینکه این سهم چقدر باشد فقط به نیت خالص، وقت و هزینهی صرف شده مبلغ باز نمیگردد. بلکه سهم عمدهای از این سهمگیری در گرو شیوه و زمینه طرح موضوع تبلیغی است.
شیوههای گوناگون تبلیغ به فراخور زمان متفاوت بوده است. اما سخنوری و خطابه تا دوران معاصر به عنوان مهمترین ابزار دعوت به دین به حساب میامد. با گسترش سواد و آموزش در کنار رسانههای مکتوب، قلم هم به کمک زبان آمد و در کنار حفظ دین وظیفه تبلیغ را نیز بر عهده گرفت. با ورود رادیو و تلویزیون، مبلغین اگر چه با تاخیر اما بالاخره خود را با فضای جدید زندگی بشر هماهنگ کردند و جلسات وعظ و سخنرانی و آموزشهای دینی خود را وارد میدان رسانههای صوتی و تصویری کردند. با وجود تمام این تلاشها تغییرات با سرعتی فوق تصورات میتازد. بعد از اینکه همه خانوادهها توانستند خود را مجهز به تلویزیون کنند، این وسیله ارتباط جمعی اهمیت خود را از دست داد و به نظر میرسد کمکم به سرنوشت رادیو دچار شود. به تعبیری اگر این موضوع را بخواهیم بر اساس نظریه الوین تافلر در کتاب موج سومش تفسیر کنیم، تلویزیونهای بزرگ از اولویتهای ذهنی افراد خارج شد و جای خود را به موبایلهای هوشمند داد و به این ترتیب در موج جدید ارتباطات، فیزیک وسایل ارتباطی انسانها نیز کوچک شد.
با این مقدمه و نگاه تاریخی مختصر به رابطه تبلیغ دین و ارتباطات این سوال مطرح میشود که اساسا دین در این فضای جدید چه سهمی از ذهن افراد را به خود اختصاص داده است؟ فضایی که در آن به مرور قلم جای زبان، تصویر جای قلم و فضای سه بعدی جای تصویر را گرفت.
امروز که برخی از ما همچنان اندر خم بودن یا نبودن در فضای مجازی هستیم، “واقعیت دیجیتال جایگزین” یا همان “متاورس” پیش از آنکه حتی تحقق یافته باشد وارد ادبیات تبلیغی مبلغان مسیحی شده است. به تصویر زیر نگاه کنید:
اسفند ۱۴۰۰ این تصویر را یورونیوز ذیل این تیترش آورده بود: “خدا وارد فراجهان (متاورس) شده است و ایمان در دنیای مجازی در حال شکوفا شدن است”. تصویر، کشیشی را نشان میدهد که هدست متاورس را بر سر دارد و به تبلیغ دینی در متاورس میپردازد. یورونیوز در این گزارش خود عنوان کرده است که کلیسا به متاورس روی آورده است تا مخاطب دیجیتال را با مناسک عبادی آشنا کند. اما ورود کلیسا به متاورس سالها پیش از این گزارش یورونیوز، یعنی در سال ۲۰۱۶ با تاسیس VR Church توسط دی.جی سوتو صورت گرفت.
شاید اساس شکلگیری متاورس به زعم بسیاری درآمدزایی صرف بوده، اما این بنیان، واقعیت وجودی آن را تغییر نخواهد داد. کما اینکه با طرد و مخالفت با شکل گیری شبکههای اجتماعی و حتی با فیلتر آن در ماهیت وجودی آنها و گرایش مردم بدان تغییری ایجاد نشد. به طوریکه یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی در ایران تلگرام است که با وجود فیلترینگ همچنان صدرنشینی عضویت ایرانیان از آنِ این پلتفرم است.
اما متاورس چیست و در حال حاضر چه جایگاهی بین جامعه ایران و به تبع آن دغدغهمندان دین و فرهنگ در ایران دارد؟ در یک نگاه ساده با ورود متاورس به زندگی بشر یک مفهوم فلسفی عینیت خواهد یافت! یعنی حضور بدون فیزیک تجربه خواهد شد. تفاوتش با فضای مجازی امروز آن است که در متاورس یک مبلغ دیگر فقط محتوا را در اختیار مخاطبش نخواهد گذاشت. بلکه خود نیز همراه محتوایش در مقابل مخاطب حضور خواهد داشت. فناوری که تخیل و تصور را به واقعیت تبدیل خواهد کرد. درواقع تخیلات بشری درصدد ساختن دنیایی مجازی با تمام ابعاد فیزیکی موجود در آن است. علی الحساب کشور آمریکای این دنیا ساخته شده و حتی بعضا زمینهای آن هم فروخته شده است. اما سوال اینجاست که آیا مساجد و اماکن مذهبی هم در این دنیا جای خواهند داشت؟ یعنی با فرض ساخته شدن ایران مجازی چه اتفاقی برای قم و مشهد ایران مجازی خواهد افتاد؟ آیا اسلام در ایران مجازی جایی دارد؟ اساسا آیا بزرگان دینی ما قائل به چنین دنیایی هستند یا خواهند بود؟ یا همچون فضای مجازی و اینترنت و شبکه های اجتماعی مردم باید مبلغین دینی را به دنبال خود بکشند؟ ممکن است این مساله مطرح شود که طبیعتا یک مبلغ جلوتر از مردم نمیتواند باشد. اما باید توجه داشته یک مبلغ عقبتر از مردم هم نمیتواند و نباید باشد.
سوال ابتدایی را به نحو دیگری تکرار میکنم: مبلغین دینی ما امروز چه سهمی از ذهن جامعه مجازی زدهی ایران را در اختیار دارند؟ شاید صدا و سیما به واسطه دولتی بودن بخش زیادی از محتوای خود را به موضوعات دینی با هدف تبلیغ دین اختصاص داده باشد ولی اساسا مخاطبین برنامههای دینی صدا و سیما بخصوص از بین جوانان چند درصد جامعه هستند؟ بالاترین آمار مربوط به برنامه به سمت خدا با ۲۳.۸ درصد است. به طور کلی طبق پژوهشهای صورت گرفته در سال ۱۳۹۹ بیشتر مخاطبین تلویزیون در ایران افراد ۴۱ تا ۶۴ سال هستند. و با کاهش سن و افزایش تحصیلات از مخاطبین صدا و سیما کم میشود.[۵] در حالی که طبق آمار دیتا ریپورتال ضریب نفوذ اینترنت در ایران ۷۰ درصد است.[۶] و طبق گزارش مرکز آمار ایران سهم فضای مجازی در زندگی مردم ایران از سال ۹۶ تا ۹۹ بیش از ۱۲ درصد افزایش یافته است. یعنی میزان عضویت در شبکههای اجتماعی از ۵۳ درصد در سال ۹۶ به ۶۵ درصد در سال ۹۹ رسیده است.
افزایش سهم فضای مجازی در زندگی مردم ایران – گزارش مرکز آمار ایران
برای نشان دادن حضور کمرنگ و حتی عدم حضور مبلغین دینی در فضای مجازی بخصوص فضاهای نوینی چون متاورس و تبلیغ دینی در متاورس، حتی صحبت پیرامون حضور در این فضا نیز برای کاربران جای تعجب است. در ادامه آماری از واکنشها در فضای توئیتر به اظهار نظر مسوول فضای مجازی حوزه[۷]، مبنی بر لزوم حضور طلاب در “متاورس” را ارائه کردهایم. همانطور که این دادهها نشان میدهد حتی اظهار نظر در این حوزه هم مایه تعجب و برخی واکنشهای منفی در این فضا شده است. به نظر میرسد این واکنش منفی خود نشانهای از هویت مجازی ضعیف مبلغین و کاربران دینی در فضاهایی چون توئیتر است.
ابر موجودیت توئیتهای مربوط به خبر لزوم حضور طلاب در متاورس و تبلیغ دینی در متاورس
مجموعا ۷۰ توئیت، ۹۵ دیدگاه، ۶۳ ریتوئیت، ۱۷ کوت و ۹۶ پاسخ (دیدگاه) ذیل این خبر از زمان انتشار خبر ایجاد شده است.
نقطه اوج توئیتهای منتشر شده مربوط به زمان انتشار خبر است که ۱۷۶ کاربر به این خبر واکنش نشان دادهاند.
نمودار زیر تحلیل عواطف مربوط به خبر را در فضای توئیتر در طول ۲۴ ساعت از زمان انتشار خبر نشان میدهد. از بین عواطف موجود در نرمافزار مضمون خشم برای بررسی انتخاب شده است. نمودار خشم از زمان انتشار خبر سیر صعودی دارد.
در نمودار زیر تحلیل عواطف با زمینه تحسین یا اعتماد برای خبر فوق مورد بررسی قرار گرفت. نمودار تحسین و اعتماد از زمان انتشار سیر نزولی با شیب تند را داراست.
همانطور که هر دو نمودار (با دو کلمه مثبت و منفی) نمایش میدهد واکنشها به این خبر در فضای توئیتر منفی بوده است. چرایی این حد از واکنش منفی نیازمند بررسی و تحلیل عمیق است که در این مجال نمیگنجد.
دیدگاه