گزارش سومین نشست تخصصی آکادمی هدی (قسمت دوم)

حجه الاسلام اصفهانیان: یکی از اصلی‌ترین چالش‌های اربعین، نوع سیاست‌گذاری فضای حاکمیتی و دولتی در فضای مردمی و پدیده الهی است.

زیارت اربعین، میلیون ها نفر از شیعیان را از اقصی نقاط جهان به شهرهای زیارتی در عراق می کشاند و تجمعی کم‌نظیر ایجاد می‌کند. در آستانه اربعین حسینی و مراسم پیاده روی اربعین حسینی آکادمی هدی بر آن شد که از دیدگاه متفاوتی به اجتماع بزرگ نگاه کند. موضوع مغفول در این باره “بازنمایی اربعین در رسانه” بود که در سومین نشست تخصصی با حضور دکتر محمدرضا پویافر ، عضو هیئت علمی دانشگاه امین، و حجه الاسلام سعید اصفهانیان ، مدیر موسسه مطالعات راهبردی اصحاب الحسین، مورد بررسی قرار گرفت.

  • روایت انسان شناختی اربعین

دکتر پویافر درباره شاخص های رسانه ای درباره اربعین بیان کرد: «هر اجتماع دینی می‌تواند رسانه باشد. میتوانیم برای جذابیت پدیده‌هایی مثل اربعین ما از روایت انسان شناسی آن استفاده کنیم و بعد آن را به هر زبانی خواستید ترجمه کنید، همین که خواندنی باشد احتمالا علاقه ایجاد می‌کند. وقتی شما این کار را انجام می‌دهید کمک می‌کنید به این که اولا بعنوان پژوهشگر و دانشورز گزاره علمی از جغرافیای شیعی تولید کنید، که همه دنیا بخوانند که موضوعش اربعین است که این خودش تکثیر می‌باشد. یعنی وقتی شما در ژورنال بین‌المللی چیزی در مورد اربعین تولید یا چاپ می‌کنید در واقع نوعی شناخت ایجاد می‌کند. بخوانند و نقد کنند مهم نیست. همانند برخی سلبریتی‌های زرد دراینستاگرام که از این کارها می‌کنند یا حرکتی انجام می‌دهند که مردم به او ناسزا بگویند و از او فیلم وتصویر تهیه کنند و از این طریق احتمالا درآمد کسب کنند. حال اگر این درست باشد پس به شکل درست و سالم و چارچوب‌مند به لحاظ مفهوم علمی از ان استفاده کنیم  لذا بهتر است ما روایت‌هایی را از اربعین بنویسیم که همه دنیا بخوانند و نقد کنند. مهم این است که به بهای اربعین حضور پیدا می‌کنند و در این راستا با ما مذاکره می‌کنند. موضوع بعدی این که  روایت مردم‌نگارانه می‌تواند تبدیل به محصول رسانه‌ای بشود یعنی خودش مفهوم رسانه‌ای است. مگر مشکل ما این نیست که عده‌ای  اربعین را ندیده‌اند و رسانه‌ها هم  مانع برداشتن این حجاب هستند. لذا می‌توان این متون را در برابر آنها قرار داد و تکثیر آن از طریق محتوای علمی به سادگی بیشتری انجام می‌شود، زیرا آنها راحتر می‌پذیرند ولی اینکه بگوییم من از جمهوری اسلامی هستم اربعین بسیار مهم است، اهمیت نمی‌دهند. بهتر است از این تکنیک‌ها استفاده کنیم.  اگر بخواهم فضای کار کردن در اربعین ایجاد کنم فضای بین رشته‌ای و بینا فرهنگی باید ایجاد شود یعنی تیمی باشد که جغرافیاهای مختلفی را تجربه کرده باشند .  بنابراین جمع‌بندی این که گزاره من برای اینکه به این نتیجه برسیم از روایت انسان شناختی و مردم نگاری‌ها و روایت علمی استفاده بکنید و آن ممکن است در ذات خودش جاهایی پدیدار شناسی هم داشته باشد. تولید علمی خود می‌تواند رسانه، مقاله وکتاب و غیره باشد. می‌تواند محتوای اصلی کار رسانه‌ای باشد در علم انسان شناسی در مردم نگاری کردن‌ها از جایی با متدولوژی روش علمی حرکت می‌کنیم به یک مرزی میرسد که وارد هنر می‌شود. مستندها اساسا محصول هنری هستند که پایه آنها کار مطالعاتی است ولی محصول رسانه‌ای تولید می‌کنند.

  • امت سازی در اربعین

حجه الاسلام اصفهانيان آينده پياده روي اربعين را اينگونه بيان کرد: «از نگاه کلان جريان اربعين جرياني الهي ـ مردمي است. ما بايد اين جريان را اين گونه تحليل کنيم؛ از فضاي آسماني داده‌هايي دريافت بکنيم و تطبيق بر ميدان هم بکنيم. از فضاي آسماني اگر بخواهيم جريان اربعين را تحليل بکنيم، قسمتي از آن چيزي که به عنوان نقشه راه توسط امام صادق (ع) در زيارت اربعين مطرح شده تا به امروز کاملا بر زمين واقع شده است. نگاه معرفتي اين را براي ما به ارمغان مي‌آورد که واژه‌ها و کلماتي که در قالب وحي و يا در قالب بيان خليفه الله منتقل مي‌شود فقط در قواعد کتابت باقي نمي‌ماند، اينها محل وقوع دارند و عينيت پيدا مي‌کنند. کار معصوم اين است که در خلال زمان مفاهيم قرآني که در قالب واژگان مطرح شده را از زاويه و مدخل شب قدر بر زمين بنشاند تا عملا دنيا به آخرت تبديل بشود. در نگاه کلي هم اربعين اتفاقي در همين فضا است.

امام صادق (ع) اگر بحث زيارت اربعين را مطرح مي‌کند از ده فراز واقع در اين متن زيارت تعدادي از فرازهاي آن واقع شده و ما در آستانه يک اتفاق بزرگ هستيم. اين چيزي که اکنون عرض مي‌کنم کشفش براي الان نيست که شدت تقابل در جهان زياد شده است اين را از هشت سال پيش مطرح کرديم که حسب زيارت اربعين ـ اگر متن اربعين يک نقشه راه آينده جامعه بشري باشد ـ حسب منطقي که امام صادق تعريف مي‌کند، ما به نقطه تقابلي مي‌رسيم و اربعين اساسا ايجاد فضاي تقابلي و لشکرکشي جدي در ميان جبهه حق و باطل را در نقطه پاياني غيبت کبري رقم خواهد زد! اين برداشتي از متن زيارت اربعين بوده است. اما بعضي از شواهد ديگر از آيات قرآن از جمله آيات سوره اسراء و برخي سوره‌هاي ديگر، حکايت از اين مي‌کند که بعد از بلند شدن پرچم عبوديت در نقطه‌اي از جهان، بعد از ايجاد شبکه کارگزاران خدايي در نقطه‌اي ديگر، جامعه توحيدي وارد تسليح، (مسلح شدن) مي‌شود. البته مسلح شدن فقط نظامي نيست، پيش از فضاي نظامي، فضاي صفاتي مطرح است و بعد ما به نقطه تقابلي تمدن مي‌رسيم. اين منطق در آيه چهارم و پنجم سوره اسراء مطرح است. پس حسب برخي از متون از جمله زيارت اربعين، چيزي که پيش روي جامعه بشري است نقطه تقابل است، چه ما بخواهيم و چه نخواهيم. البته اساسا معناي حرف بنده اين نيست که ما بايد کار را به اين سمت سوق بدهيم. ما بايد منطق ظاهري عقلاني را در نظر داشته باشيم و از ظرفيت‌ها استفاده بکنيم ولي بدانيم که مدار عالم به سمت نوعي درگيري شديد در ميان جبهه حق و باطل در اين زمان است. زمانه‌اي که برخي حوادث آن کليد خورده است. اين موج الهي ما را از فضاي ساکن مجدد خارج مي کند و وارد يک منطق بزرگ جهاني مي‌کند و ما را با فضاي امتي به سمت نقطه تعيين تکليف مي‌برد. حسب اين منطق‌ها، آينده اربعين آينده قوت‌گيري در جامعه توحيدي است و شکل‌گيري جرياني قدرتمند بسان مشتي بزرگ يعني آرايش داخلي در جامعه توحيدي با محوريت شيعه به نظر مي‌رسد.

حسب برخي از نشانه‌ها و عناصر آياتي و روايي، قبل از شکل گيري فضاي امت گونه و قبل از فضاي تقابلي با صهونيست، ورود به آخرالزمان عملا امکان پذير نيست. آنچه که امروز محل اختلاف ميان بعضي از آيات قرآن و روايات با انديشه‌هاي برخي از مراکز آينده پژوهي، قرآني و وحياني است اين نقطه مي‌باشد. بنابراين گمانم بر اين است که اربعين امروزه، آن فضاي امتي آستانه تقابل را شکل مي‌دهد و ما را وارد مانوري عظيم و جهاني مي‌کند و آن نقطه تقابل با کانون فساد، نقطه تقابل ايران صهيونيست نيست. چيزي که ما در ابتداي انقلاب اسلامي گمان آن را داشتيم و برخي نهادهاي نظامي ترسيم مي‌کردند، امروز وارد فاز ديگري شده است؛ ايران و اسرائيل نيستند که با هم مواجه مي‌شوند. بلکه فضاي قدرتمند توحيدي متشکل از فضاهاي مختلف با کانون فساد جهاني در تقابل با يکديگر قرار مي گيرند. بعضي از داده‌هاي ميدان هم البته گواه بر اين معنا مي‌تواند داشته باشد.»

  • ایجاد معرفت اربعین از طریق رسانه

دکتر پویافر در پاسخ به سوالی درباره تاثیر رسانه و ایجاد معرفت نسبت به اربعین بیان کرد: «رسانه‌های حرفه‌ای هیچ وقت مفهوم را مستقیما در اولین محتوای خودشان به مردم عرضه نمی‌کنند. برای مثال اینستاگرام را در نظر بگیرید هرگز مستقیما به شما نمی‌گویند که دین‌تان را رها کنید. مسیر تغییر کنش فرد در جامعه، مسیر آرامی است و از نگرش به گرایش و کنش می‌رسد که بخشی از آن تحت تاثیر رسانه است. بدین معنا که رسانه می‌تواند در ابتدا نگرش شما را به مفهومی که اساسا بر اساس اعتقادات خودتان از آن متنفر هستید، تغییر می‌دهد. بطور مثال چیزهایی را که نجس و نادرست می‌دانید و از آن متنفر بودی، نگرش شما را به آرامی تلطیف می‌کند و سپس حتی گرایشی به آن درشما  ایجاد میکند. شبیه این که بگویید عده‌ای فلان کار را انجام می‌دهند بد نیست ولی من انجام نمی‌دهم! درنهایت کم کم به این سمت سوق پیدا می‌کنید که اگر فلان کار بود، شاید انجام می‌دادم. بنده این فرایند تغییر در فرد را گاهی اوقات درباره موضوع نگهداری سگ خانگی به کار می‌برم. می‌دانید که دین‌داران و مسلمانان کلاسیک از این موضوع تنفر دارند. با اثرگذاری رسانه ای در مورد ترویج نامحسوس این کار، این مسیر در نهایت می‌تواند به گرایش و خود کنش منجر شود. لذا رسانه‌ای که این کار را انجام می‌دهد، در ابتدا با شما مخالفت نمی‌کند، بلکه به آرامی از جزئی‌ترین موارد مثل نشان دادن زیبایی های انواع سگ، شروع می‌کنند و آرام آرام شما را اقناع‌ می‌کنند.

آنگونه که ما از سمت ایرانی بودنمان بر سر اربعین می‌آوریم، ازطرفی با افتخار خوشحالیم که مثلا عراقی‌ها را مجبور به استفاده از لیوان یکبار مصرف کرده‌ایم و از طرفی دیگر بسیار مسروریم که در حال سامان‌دهی هستیم ،که به نظر سازمان‌دهی است تا سامان‌دهی! مسیر درستی نیست. به اسم اربعین مردم را سازمان‌دهی می‌کنیم. آنچه که ما از مردم متصوریم پیاده نظام‌هایی هستند که به طریقی که ما می‌گوییم عمل می‌کنند که در این صورت دیگر مردمی نیست! آیا مردم به نحوه ترتیبات ورود و خروج و راه و چینش‌هایی در این راستا اختیاری دارند؟! آیا می‌توانند دخل و تصرفی داشته باشند؟ خیر! لذا نباید تاکید ما به میزان جمعیت باشد و متمرکز بر این موضوع باشیم. اگر با این الگو پیش برویم و صرفا تاکید بر جمعیت داشته باشیم در نهایت منجر به تعارضات ایرانی و عراقی و به تشدید مسائل ما در مدیریت کردن رفتار‌های ایرانی منجر خواهد شد. فارغ از در نظر گرفتن زیر ساخت ها و کمبود بلیط هواپیما و شلوغی مرز که هر کدام قابل بحث هستند، بلکه باعث تولید مسائل اجتماعی فرهنگی می‌شود. بر اساس ارزیابی تاثیرات اجتماعی که در مسائل سیاسی هم وجود دارد و دارای متدولوژی است در زمینه این مسائل که متاسفانه انجام نمی¬دهیم. بنده براساس شواهد صحبت می‌کنم یعنی با تحلیل محتوای متن دینی صحبت نمی‌کنم. حال اگر بخواهیم بگوییم به چه میزان این صحبت بنده به معرفت منجر می‌شود به عقیده من به شکل غیرمستقیم. اما نه قطعا می‌توان امیدوار بود که چنین اتفاقاتی رخ بدهد زیرا قسمتی از روایت را فردی که فارسی زبان و عرب نیست می‌خواند، که جماعتی دیوانه‌وار در زمانی از سال پیاده به سمت حرم امام خود می‌روند و عده دیگری از جمله کسانی که  به زیارت می‌روند، همه چیزشان را در راه خدمت به این افراد قرار می‌دهند و بازهم به شکل دیوانه‌واری هر انچه که به این زائرها متعلق است، را مقدس می‌دانند از جمله گرد و خاک لباس‌ها و تاول پاهایشان را که بسیار عجیب است. این موضوع برای فرد چینی مسئله ساده‌ای نیست. این روایت کردن‌ها سوال ایجاد می‌کند که این دیوانه‌ها، دیوانه چه کسی هستند؟!  ولی برخی از قصه‌ها را می‌توان  به آرامی بیان کرد اما گاهی ما دچار تعجیل می‌شویم و تمایل داریم در محتوای کوتاه همه مسائل را بیان کنیم! که اربعین چیست و چرا حائز اهمیت است، امام حسین(ع) که بود و به چه دلیلی قیام کرد را می‌خواهیم در دو جمله به طرف مقابل انتقال دهیم که در این صورت او قطعا نمی‌تواند مقصود ما را درک کند.

به نظر من به جای اینکه بیشتر به بحث جمعیت تاکید شود یا انتظار تحول عظیم داشته باشیم. همین که افراد در پیاده روی اربعین شرکت کنند و بزرگی و عظمت آن را ببینند ، کم کم  به این موضوع فکر خواهند کرد که علت این پیاده روی چه بوده است خصوصا از طرف غیر مسلمانان این سوال ایجاد می شود که هدف پیاده روی چیست و این فرد کیست که مردم به خاطرش چندین سال این مسیر را پیاده می روند.

  • سیاست گذاری فضای اربعین

حجت الاسلام اصفهانيان درباره اجتماع ديدگاه آسماني و ديدگاه ميداني اظهار داشت: «اين دو وجه جمع دارند. اگر بخواهيم صرفا آسماني بدانيم و به ميدان توجه نکنيم به تعارض کامل مي‌رسيم يا اگر بخواهيم کاملا زميني بدانيم مجددا دچار تعارض مي‌شويم، اما اگر الهي ـ مردمي، و آسماني ـ زميني بدانيم اين دو در نقاطي کاملا به هم مي‌رسند. يکي از مباني ما اين است که دنيا، گريزي از حرکت به سمت آخرت ندارد. در حرکت دنيا به سمت آخرت، خداي متعال مقاطعي را به عنوان مقاطع اصلي و قطعي تحت عنوان وعده‌هاي الهي قرار داده است که يکي از آن وعده‌ها آخرالزمان و ديگري سرزمين ظهور و  قيامت است که گريزي از اينها نداريم. بلکه ما در مسير اين وعده ها هستيم و فرصت‌ اختيار هم که به انسان داده مي‌شود، فرصت‌هايي است که انسان بروز فضاي داخلي و کمالات خودش را داشته باشد، و در ارتقاء خود و جامعه و دنيا به سمت آخرت کمک و همراهي کند. در حرکت ميان وعده هاي الهي ـ که برخي از اين وعده‌ها در درون غيبت کبري به سمت ظهور است ـ خداي متعال موج‌ها و انواري را مي‌فرستد، که جامعه انساني سوار بر اين موج‌ها حرکت داده بشود و حتي حرکت بدهد به آن سمت و خود هم نقش آفرين باشد. نمي‌توان گفت زمانه ما استثناء است و طبق اين قواعد و سنن نيست.

جريان اربعين موجي مانند انقلاب و فراتر از انقلاب اسلامي است؛ موجي قلبي و نوراني، يک موج مديريت قلب توسط انوار است. حال با اين منطق ورود کنيم و ميدان را هم در نظر بگيريم. منطق خداي متعال از ديد الهي براي حرکت به سمت آينده مقدس اين است؛ جريان‌هاي وحدت بخش ايماني را شکل مي دهد و با آن جريان‌ها حرکت فردي ديني را به حرکت جمعي و زمينه‌ساز براي ايجاد آينده الهي معطوف مي‌کند. لذا اربعين هم يکي از اين ايستگاه‌هاست. به لحاظ ساختاري هم اتفاقا به کمک انقلاب اسلامي آمده است. مي‌توان انقلاب و اربعين را با هم مقايسه کرد. بسياري از توقف‌هايي که ما در انقلاب اسلامي داشته ايم، مدل درست آن را با راهکارهايي که اربعين مي‌دهد، مي‌توانيد پيدا کنيد. و همين طور در تردد ميان فضاي انقلاب و اربعين که دقت کنيم مي‌بينيم هم خلاءها و هم راهکارها براي‌مان مشهود مي‌شود. بنابراين ما قصد نداريم نگاهي صرفا الهي و آسماني داشته باشيم و به ميدان توجه نکنيم بلکه پديده‌هاي الهي که توسط انوار شکل مي‌گيرد در ابتدا بايد بنيان و قاعده آن رصد و مورد فهم قرار بگيرد و بعد کاملا در مدار سياست گذاري و اجرا ديده شود و سپس در امتداد پديده و اراده الهي سامان پيدا کند. آنجايي که ما پديده را الهي در نظر مي‌گيريم، جريان اميدوارکننده و به شدت الفت بخش و امت ساز است و به نقطه تقابلي و تعيين تکليف تمدني هم مي‌رسيم، اما آنجايي که به ميدان توجه مي‌کنيم از قضا اين ميدان آشفته است و البته بخش‌ قابل توجهي از آن حاصل سياست‌گذاري و توجه به فضاي ظاهري به جاي توجه به باطن اربعين است. کرونا به ما نشان داد که زيارت امام، الصاق به ضريح نيست، زمانه در حال تغيير است. منطق گويش خداوند از طريق صحنه‌ها هرچه به سمت آخرالزمان برويم بيشتر مي‌شود چيزي که مورد تاکيد متون ماست. از اين طريق بايد متمرکز به صحنه باشيم و آن را بفهميم و گفتگو کنيم، زوائد را کنار بگذاريم و با يک نگاه اجماع گونه به جلو حرکت کنيم.

يکي از اصلي‌ترين چالش‌هاي اربعين، سياست‌گذاري فضاي حاکميتي و دولتي در فضاي مردمي و پديده الهي است. اگر فرد سياست‌گذار و حاکميت و دولت، جاي خود را در ميان وجه آسماني و زميني بطور دقيق پيدا کند و نقش تسهيلگر خودش را داشته باشد، مي‌تواند در اربعين کمک بيشتري کند و در امتداد اراده الهي سامان بهتري پيدا کند. اما وقتي فرد سياست‌گذار جاي خود را در فضاي الهي مردمي پديده نمي يابد حتي نمي‌تواند در تثبيت نرخ ارز و بليط هواپيما و اتوبوس بعد از سيزده سال نقشي داشته باشد! تبعا با اين توصيف نمي‌تواند نقش تسهيلگر را داشته باشد و باعث برهم زدن مدل الهي نيز مي‌شود.»

دیدگاه

مطالب مرتبط